ما از کوکی ها در وب سایت خود برای اهداف مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل، عملکرد و تبلیغات استفاده می کنیم. بیشتر بدانید.
OK!
Boo
ورود
توابع شناختی ESTJ
Te - Si
ESTJ کریستال
مجری
اشتراک گذاری
توسط Boo اخرین به روز رسانی: 16 بهمن 1403
توابع شناختی ESTJ چیست؟
ESTJها به خاطر حس قوی وظیفهشناسی، اعتماد به نفس و چشم تیزبین برای جزئیات شناخته میشوند. تابع غالب شناختی آنها Te (تفکر برونگرا) است، که تمایل آنها به نظم، ساختار و کارآمدی در تمام جنبههای زندگی را به پیش میبرد. این موضوع ESTJها را در سازماندهی منابع و مردم بینظیر میکند و اطمینان حاصل میکند که سیستمها به روانی و کارآمدی کار کنند. آنها به سنت ارزش میگذارند و اغلب به عنوان نگهبانان روشها و شیوههای مستقر شناخته میشوند.
تابع کمکی آنها، Si (حس درونگرا)، این احترام به سنت و تجربیات گذشته را تقویت میکند. Si به ESTJها حس عملگرایی عمیق و حافظهای قوی برای جزئیات میدهد، که به آنها امکان میدهد تا از تجربیات گذشته برای اطلاع رسانی به تصمیمات حال استفاده کنند. این ترکیب از Te و Si، ESTJها را در نقشهای رهبری بسیار موثر میسازد، جایی که توانایی آنها برای ایجاد و حفظ نظم بیقیمت است.
ESTJها در محیطهایی که میتوانند ساختار را پیادهسازی و حفظ کنند شکوفا میشوند. آنها اغلب به عنوان ستونهای جامعه خود دیده میشوند و حضور استحکامبخشی را در تنظیمات شخصی و حرفهای ارائه میدهند. رویکرد مستقیم آنها، همراه با حس قوی مسئولیتپذیری، آنها را به افرادی قابل اعتماد و مورد اطمینان تبدیل میکند.
کارکردهای شناختی
Ni
بینش درونگرا
Ne
بینش برونگرا
Fi
احساس درونگرا
Fe
احساس برونگرا
Ti
تفکر درونگرا
Te
تفکر برونگرا
Si
حس درونگرا
Se
حس برونگرا
با افراد جدید آشنا شوید
همین حالا بپیوندید
50,000,000+ دانلود
تفکر برون گرا موهبت کارآمدی را به ما می بخشد. از استدلال تحلیلی و عینیت ما استفاده می کند. تفکر برونگرا در برتری سیستمها، دانش و نظم بیرونی شکل میگیرد. تفکر برونگرا به جای احساسات زودگذر، به حقایق پایبند است. هیچ وقتی برای چت های احمقانه نمی دهد و روی موضوعات کاملاً مهم تمرکز می کند. این اشتیاق ما را برای گفتمان آموزنده تقویت می کند تا افق های خرد و دانش ما را گسترش دهد.
عملکرد شناختی غالب هسته ی ضمیر و آگاهی ماست. که «قهرمان یا شیر زن» نیز نامیده می شود، عملکرد غالب طبیعی ترین و مورد علاقه ترین فرآیند ذهنی و حالت اولیه تعامل ما با جهان است.
تفکر برونگرا (ت ب) در موقعیت مسلط به ESTJها موهبت کارآمدی می دهد. تفکر برونگرا تلاش می کند تا زندگی خود را با ساختار، جدول زمانی و سیستم های کارآمد سازماندهی کند. آنها با سرعتی سریع حرکت می کنند در حالی که انرژی و منابع در دسترس خود را به حداکثر می رساند. آنها بر اساس منطق، حقایق، عملی بودن و علیت احتمالی تصمیم می گیرند. ESTJ ها برای رسیدن به اهداف خود سوق داده می شوند بدون اینکه تحت تأثیر احساسات و سایر عوامل خارجی اطراف خود قرار بگیرند. این شخصیتها همچنین میدانند که چگونه ایدهها را برای دیگران سادهسازی کنند تا به راحتی درک و درک کنند. توانایی آنها در انجام کارها، دیگران را به عنوان رهبر در زندگی شخصی و کاری خود به سمت خود می کشاند.
حس درونگرا موهبت جزئیات را به ما می بخشد. برای به دست آوردن خرد در حالی که در زمان حال زندگی می کند، با گذشته مفصل مشورت می کند. ما از طریق این تابع، خاطرات و اطلاعات به دست آمده را به خاطر می آوریم و دوباره مرور می کنیم. دائماً داده های حسی را ذخیره می کند تا دیدگاه ها و نظرات فعلی ما را متعادل کند. حس درونگرا به ما می آموزد که به جای غرایز صرف به حقایق اثبات شده و تجربیات زندگی اعتبار دهیم. این به ما توصیه می کند که از تکرار اشتباهات مشابه خودداری کنیم.
عملکرد شناختی کمکی، که به عنوان "مادر" یا "پدر" شناخته می شود، به هدایت عملکرد غالب در درک جهان کمک می کند و همان چیزی است که ما هنگام آرامش دیگران از آن استفاده می کنیم.
حس درونگرا (ح د) در موقعیت کمکی، تفکر برونگرا غالب را با موهبت جزئیات متعادل می کند. این به ESTJ ها اجازه می دهد قبل از هر گونه تصمیم گیری عجولانه و نتیجه گیری زودرس، مکث کنند. آنها برای مشورت با تجربیات گذشته و دانش کسب شده خود در مورد اینکه آیا موضوع خاصی را دنبال کنند یا نه، وقت می گذارند. حس درونگرا آنها را راهنمایی می کند تا به موقعیت های مختلف با تأکید بر راحتی، آشنایی و عملی بودن آنها پاسخ دهند. همانطور که آنها به عملکرد کمکی خود ضربه می زنند، ممکن است شروع به پرسیدن سؤالاتی مانند "تاریخچه پشت این شرایط چیست؟"، "چه چیزی می توانم از تجربیات گذشته خود برای حل این موضوع به دست بیاورم؟" یا "از چه حقایق اثبات شده ای می توانم استفاده کنم؟" در این شرایط خاص؟». ESTJ ها از طریق حس درونگرا خود با به اشتراک گذاشتن آموخته های خود از تجربیات قبلی، دیگران را به هم متصل می کنند و به آنها آرامش می دهند.
شهود برونگرا به ما هدیه تخیل می بخشد. این دیدگاه های زندگی ما را تقویت می کند و ما را از باورهای محدود کننده و مرزهای ساخته شده خود رها می کند. از الگوها و روندها برای ارتباط با واقعیت ملموس استفاده می کند. شهود برون گرا به جای جزییات خاص، به تأثیر و محیط حساس است. این عملکرد با جسارت به اسرار شگفتانگیز جهان رشد میکند. ما را هدایت می کند تا به طور شهودی از طریق جریان انتظار در مورد آنچه هنوز آزاد نشده است عبور کنیم.
عملکرد شناختی ثالثیه چیزی است که ما از آن برای آرام کردن و برداشتن فشار از عملکردهای مسلط و کمکی خود لذت می بریم. به عنوان "کودک یا امداد" شناخته می شود، مثل این است که از خودمان فاصله بگیریم و بازیگوش و کودکانه است. این همان چیزی است که در هنگام احساس احمقانه، طبیعی و پذیرفته شدن از آن استفاده می کنیم.
بینش برونگرا (ب ب) در موقعیت سوم، تفکر برونگرا غالب و حس درونگرا کمکی را با موهبت تخیل تسکین می دهد. ESTJ ها اغلب بینش برونگرا را به شیوه ای بازیگوش تجربه می کنند که در آن سعی می کنند سرنخ های زمینه و الگوهای نانوشته بین افراد و چیزهای اطراف خود را کشف کنند. این باعث می شود که آنها از یک رشته طولانی کار و سازماندهی کارآمد در زندگی روزمره خود فاصله بگیرند. در حالی که معمولا محافظه کار و عملی است، بینش برونگرا آنها آنها را قادر می سازد تا فرصت ها را سرگرم کنند یا در مسیر جدیدی خارج از منطقه راحتی خود قدم بگذارند. ESTJ ها همچنین ممکن است از حضور کسانی که از بینش برونگرا استفاده می کنند لذت ببرند زیرا دنیای رنگارنگ تخیل خود را روشن می کنند و به آنها الهام می دهند که خارج از جعبه فکر کنند.
احساس درونگرا به ما هدیه احساس می بخشد. از عمیق ترین زوایای افکار و احساسات ما عبور می کند. احساس درونگرا در ارزش های ما جریان دارد و به دنبال معنای عمیق زندگی است. به ما این امکان را می دهد که در میان فشار خارجی در خط مرزها و هویت خود بمانیم. این عملکرد شناختی فشرده درد دیگران را احساس می کند و دوست دارد شوالیه کسانی باشد که نیاز دارند.
عملکرد شناختی پایینتر، ضعیفترین و سرکوبشدهترین عملکرد شناختی ما در اعماق نفس و آگاهی ماست. ما این قسمت از خود را پنهان می کنیم، زیرا از ناتوانی خود در استفاده مؤثر از آن خجالت می کشیم. با بالا رفتن سن و بلوغ، عملکرد پست خود را در آغوش می گیریم و توسعه می دهیم و از رسیدن به اوج رشد شخصی و پایان سفر قهرمان خود، رضایت عمیقی را فراهم می کنیم.
احساس درونگرا (ا د) در موقعیت پست کمترین فضا را در ذهن ESTJها اشغال می کند. از آنجایی که انجام دهندگان و تصمیم گیرندگان فعال هستند، ممکن است در ارتباط با موهبت احساس خود دچار مشکل شوند. احساس درونگرا طبیعت متمرکز و هدفمند آنها را منحرف می کند زیرا تمایل دارد سرعت آنها را کاهش دهد. استفاده از عملکرد پایین آنها ممکن است به نظر اتلاف وقت باشد زیرا آنها نتایج مشخصی را از طریق درون نگری به دست نمی آورند. ESTJ ها ممکن است این قسمت از خود را پنهان کنند زیرا احساس می کنند از عملکرد احساس درونگرا خود جدا شده اند. آنها ممکن است افرادی را که از احساس درونگرا استفاده می کنند غیرمولد و بیش از حد حساس تصور کنند.
تفکر درونگرا موهبت منطق را به ما می بخشد. دانش و الگوهای مرتبط آن را تجهیز می کند. تفکر درونگرا زندگی را از طریق یک چارچوب درونی ساخته شده توسط تجربیات و آزمون و خطای فرهیخته فتح می کند. ما را وادار می کند تا به طور منطقی همه چیزهایی را که با آنها برخورد می کنیم به هم مرتبط کنیم. تفکر درونگرا در عمل عیب یابی منطقی رشد می کند. ابهام جایی در آن ندارد زیرا دائماً به دنبال یادگیری و رشد است. این به ما قدرت میدهد تا درک کنیم که چگونه کارها از سختگیرانه تا عمیقترین پیچیدگیها کار میکنند.
تابع سایه مخالف، که به نام نمسیس نیز شناخته میشود، شکها و پارانویای ما را فرامیخواند و در تقابل با عملکرد غالب ما عمل میکند و نحوه نگاهش به جهان را زیر سؤال میبرد.
تفکر درونگرا (ت د) در موقعیت سایه مخالف، ESTJها را با موهبت منطق ناامید می کند زیرا با تفکر برونگرا غالب آنها در تضاد است. تفکر درونگرا روشی فشرده از تفکر تحلیلی را دنبال میکند که در سازگاریهای منطقی خردهریزی میکاود و ارزش آنها را برای کارایی عملی مخالفت میکند. روال سریع آنها ممکن است با استفاده از این عملکرد مختل شده و کند شود. در نتیجه، هنگامی که به طور کامل برنامه ها یا ایده های خود را بررسی می کنند، بی ثبات می شوند و در فلج تحلیل گیر می کنند. آنها ممکن است توسط کسانی که از تفکر درونگرا استفاده می کنند احساس خرابکاری یا بی احترامی کنند و شروع به زیر سوال بردن نیت واقعی خود کنند. ESTJها تمایل به ایجاد پارانویا و تردید در پرسیدن سوالاتی مانند "چرا آنها عمدا سرعت ما را کاهش می دهند؟"، "آیا صبر من در حال آزمایش است؟"، یا "چرا آنها به طور کامل برنامه ها و استراتژی های کارآمد من را رد می کنند؟".
حس برونگرا موهبت حواس را به ما می بخشد. واقعیت ملموس میدان جنگ پیش فرض آن است. حس برونگرا از طریق تجربیات حسی زندگی را تسخیر می کند و بینایی، صدا، بویایی و حرکات بدن آنها را تقویت می کند. این به ما امکان می دهد به محرک های دنیای فیزیکی پایبند باشیم. حس برون گرا شجاعت برای به دست آوردن لحظات ماندگار را شعله ور می کند. ما را ترغیب می کند که به جای بیکار ماندن در اتفاقات، فوراً درست عمل کنیم.
تابع سایه انتقادی خود یا دیگران را مورد انتقاد و تحقیر قرار می دهد و در جستجوی کنترل خود به تحقیر و تمسخر فکر نمی کند.
حس برونگرا (ح ب) در موقعیت سایه بحرانی با ایجاد ناامیدی و تحقیر به نفس حمله می کند. حس برونگرا با ترغیب آنها به زندگی در زمان حال که در هر زمانی از روز تغییر می کند، روال و ثبات آنها را بی ثبات می کند. عملکرد انتقادی آنها به انتقاد از ESTJ ها برای از دست دادن جزئیات لحظه ای که ممکن است به نتایج و فرصت های بهتر منجر شده باشد، انتقاد می کند. آنها ممکن است شروع به سرزنش خود یا دیگران با افکاری مانند "شما بیش از حد متحرک و تکانشی هستید. به همین دلیل است که برنامه ها مطابق شما عمل نمی کنند!"، یا "چرا در موقعیت های واقعی خیلی آهسته واکنش نشان می دهم؟" به عزت نفس آنها ضربه می زند و قدرت اراده آنها را تحلیل می برد. ESTJها همچنین ممکن است تلافی کنند و ناامیدی خود را به کسانی که از حس برونگرا استفاده می کنند و آنها را خشن و تحقیرکننده می دانند، فرافکنی کنند.
بینش درونگرا به ما هدیه شهود می بخشد. دنیای ناخودآگاه محل کار آن است. این یک عملکرد آینده نگر است که به طور شهودی بدون تلاش زیاد می داند. این به ما این امکان را می دهد که هیجان غیرقابل پیش بینی لحظات "اوریکا" را از طریق پردازش ناخودآگاه خود تجربه کنیم. بینش درونگرا همچنین ما را قادر می سازد فراتر از آنچه به چشم می آید ببینیم. از طریق یک الگوی انتزاعی از نحوه عملکرد جهان و درنگ در چرایی های زندگی دنبال می شود.
تابع سایه فریبکار حیله گر، بدخواه و فریبنده است و افراد را در تله های ما دستکاری و به دام می اندازد.
بینش درونگرا (ب د) در موقعیت سایه فریبکار، ذهن ESTJها را با موهبت شهود آزار می دهد. سرگرم کردن انتزاعی ممکن است برای مدت کوتاهی سرگرم کننده باشد، اما شیرجه زدن برای مدت طولانی در اقیانوس امکانات ناشناخته و ارتباطات انتزاعی احمقانه و بیهوده است. پیشبینی آینده نامطمئن تنها تفکر بیش از حد منفی را به فرآیند فکر آنها دعوت میکند. در نتیجه، آنها ممکن است بینش درونگرا را به کسانی که از آن استفاده می کنند فرافکنی کنند و عمداً تخیلات غیرواقعی خود را نفی کنند. ESTJ ها ممکن است وسوسه شوند که با شنیدن ایده های فلسفی خارج از این جهان چشمان خود را بچرخانند. آنها اغلب با استفاده از حیله گر خود، شهود خود را به کار می گیرند و مخالفان خود را به دام می اندازند تا از بحث آنها حمایت کنند.
احساس برونگرا به ما هدیه همدلی می دهد. از خیر بزرگتر از تمرکز بر خواسته های فردی حمایت می کند. این به یک حس قوی از یکپارچگی و اخلاق اعتماد می کند. ما به طور غریزی با ارزش های اخلاقی و فرهنگی هماهنگ می شویم تا از طریق این عملکرد صلح و هماهنگی را حفظ کنیم. احساس برونگرا ما را قادر می سازد حتی بدون تجربه کامل موقعیت بقیه آنها را درک کنیم. این به ما انگیزه می دهد که ارتباطات و روابط اجتماعی خود را حفظ و پرورش دهیم.
تابع سایه شیطان، عملکرد کمتر توسعه یافته ما است، عمیقاً ناخودآگاه و به دور از نفس ما. رابطه ما با این عملکرد به قدری تیره است که با افرادی که از این کارکرد به عنوان کارکرد غالب خود استفاده می کنند، درگیر هستیم و اغلب آنها را شیطانی می کنیم.
احساس برونگرا (ا ب) در موقعیت سایه شیطان کمترین عملکرد ESTJها است. موهبت احساس آنها نسبت به دیگران در دورترین نقطه ناخودآگاهشان نهفته است. آنها آن را به شیوهای بیثباتکننده تجربه میکنند، زیرا با تمایل آنها برای تمرکز بر منطق و کارایی در هنگام تصمیمگیری مقابله میکند. این شخصیت ها به خود می بالند که در تعقیب و گریز و ایجاد اتفاقات بدون توجه به احساسات دیگران منحرف شوند. همانطور که آنها به احساس برونگرا اهریمنی خود ضربه می زنند، ممکن است کاربران غالب احساس برونگرا را که بیش از حد بر پیچیدگی های روابط انسانی، جایگاه اجتماعی و شایعات تمرکز می کنند، مورد بدگویی قرار دهند.
ESTJ افراد و شخصیت ها
کارکردهای شناختی 16 تیپ شخصیتی دیگر
کائنات
شخصیتها
بانک اطلاعات شخصیت
با افراد جدید آشنا شوید
50,000,000+ دانلود
همین حالا بپیوندید