ما از کوکی ها در وب سایت خود برای اهداف مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل، عملکرد و تبلیغات استفاده می کنیم. بیشتر بدانید.
OK!
Boo
ورود
توابع شناختی ESFJ
Fe - Si
ESFJ کریستال
سفیر
اشتراک گذاری
توسط Boo اخرین به روز رسانی: 16 بهمن 1403
توابع شناختی ESFJ چیستند؟
ESFJها که اغلب به آنها سفرا گفته میشود، با تابع شناختی غالب خود Fe (احساس برونگرا) و تابع کمکی خود Si (حس درونگرا) شناخته میشوند. این ترکیب موجب ایجاد نوع شخصیتی میشود که بهشدت به نیازهای عاطفی و رفاه دیگران حساس است. ESFJها به خاطر گرمای خود، کاربردی بودن و حس قوی اجتماع و وظیفهشناسی شناخته میشوند. تابع غالب Fe آنها به آنها انگیزه میدهد تا هماهنگی را در محیط خود جستجو کنند، که اغلب آنها را به سمت نقشهایی هدایت میکند که شامل پرورش، سازماندهی یا حفظ ارزشهای سنتی است.
تابع کمکی Si آنها با Fe آنها هماهنگ است و حس قوی تاریخ و سنت را فراهم میکند. ESFJها به روشهای تثبیتشده احترام میگذارند و اغلب به تجربیات گذشته برای هدایت تصمیمات خود رجوع میکنند. این ترکیب از Fe و Si آنها را در تلاشهای خود برای مراقبت از دیگران به شدت متوجه جزئیات میکند. آنها در محیطهایی که میتوانند حمایت فراهم کنند، رشد میکنند و اغلب اولین کسانی هستند که در سازماندهی و هماهنگی جوامع یا محیطهای کاری خود به کمک میپردازند.
ESFJها اغلب چسب اجتماعی در گروههای خود هستند و مردم را با توانایی ذاتی خود برای درک و پاسخ به نیازهای دیگران به هم نزدیک میکنند. توابع شناختی آنها آنها را در ایجاد و حفظ هماهنگی اجتماعی بسیار عالی میکند، اما آنها همچنین جانبی کاربردی دارند که ثبات و نظم را ارزشمند میشمارد. این موجب میشود آنها افرادی قابل اتکا و امین باشند که به رفاه جامعه خود اختصاص داده شدهاند.
کارکردهای شناختی
Ni
بینش درونگرا
Ne
بینش برونگرا
Fi
احساس درونگرا
Fe
احساس برونگرا
Ti
تفکر درونگرا
Te
تفکر برونگرا
Si
حس درونگرا
Se
حس برونگرا
با افراد جدید آشنا شوید
همین حالا بپیوندید
50,000,000+ دانلود
احساس برونگرا به ما هدیه همدلی می دهد. از خیر بزرگتر از تمرکز بر خواسته های فردی حمایت می کند. این به یک حس قوی از یکپارچگی و اخلاق اعتماد می کند. ما به طور غریزی با ارزش های اخلاقی و فرهنگی هماهنگ می شویم تا از طریق این عملکرد صلح و هماهنگی را حفظ کنیم. احساس برونگرا ما را قادر می سازد حتی بدون تجربه کامل موقعیت بقیه آنها را درک کنیم. این به ما انگیزه می دهد که ارتباطات و روابط اجتماعی خود را حفظ و پرورش دهیم.
عملکرد شناختی غالب هسته ی ضمیر و آگاهی ماست. که «قهرمان یا شیر زن» نیز نامیده می شود، عملکرد غالب طبیعی ترین و مورد علاقه ترین فرآیند ذهنی و حالت اولیه تعامل ما با جهان است.
احساس برونگرا (ا ب) در موقعیت مسلط به ESFJ ها هدیه همدلی می دهد. به آنها اجازه می دهد با دیگران ارتباط برقرار کنند و ارتباط برقرار کنند. آنها خلق و خوی، احساسات و نیازهای افراد را می بینند. در نتیجه، این شخصیتها احساس میکنند که مجبورند از طریق شوخیها یا شوخیهای احمقانهشان، همه را درگیر و راحت کنند. ESFJ ها در هر اتاقی که هستند ارزش و آرامش و هماهنگی را ایجاد می کنند. احساس برونگرا به آنها کمک می کند تا مردم را برای یک هدف مشترک متحد کنند. آنها خود را با احساسات اطرافیان خود هماهنگ می کنند و از بحث های سالم در مورد روابط، زندگی و ارزش ها لذت می برند.
حس درونگرا موهبت جزئیات را به ما می بخشد. برای به دست آوردن خرد در حالی که در زمان حال زندگی می کند، با گذشته مفصل مشورت می کند. ما از طریق این تابع، خاطرات و اطلاعات به دست آمده را به خاطر می آوریم و دوباره مرور می کنیم. دائماً داده های حسی را ذخیره می کند تا دیدگاه ها و نظرات فعلی ما را متعادل کند. حس درونگرا به ما می آموزد که به جای غرایز صرف به حقایق اثبات شده و تجربیات زندگی اعتبار دهیم. این به ما توصیه می کند که از تکرار اشتباهات مشابه خودداری کنیم.
عملکرد شناختی کمکی، که به عنوان "مادر" یا "پدر" شناخته می شود، به هدایت عملکرد غالب در درک جهان کمک می کند و همان چیزی است که ما هنگام آرامش دیگران از آن استفاده می کنیم.
حس درونگرا (ح د) در موقعیت کمکی، احساس برونگرا غالب را با موهبت جزئیات متعادل می کند. این به ESFJ ها اجازه می دهد قبل از هر گونه تصمیم گیری عجولانه و نتیجه گیری زودهنگام مکث کنند. آنها برای مشورت با تجربیات گذشته و دانش کسب شده خود در مورد اینکه آیا باید موضوع خاصی را دنبال کنند یا خیر وقت می گذارند. حس درونگرا بدن آنها را بر اساس راحتی، آشنایی و عملی بودن آنها برای واکنش به موقعیت های مختلف راهنمایی می کند. همانطور که آنها به عملکرد کمکی خود ضربه می زنند، ممکن است شروع به پرسیدن سؤالاتی مانند "تاریخچه پشت این شرایط چیست؟"، "چه چیزی می توانم از تجربیات گذشته خود برای حل این موضوع به دست بیاورم؟" یا "از چه حقایق اثبات شده ای می توانم در این شرایط خاص استفاده کنم؟"». ESFJ ها از طریق حس درونگرا خود با به اشتراک گذاشتن آموخته های خود از تجربیات قبلی، دیگران را به هم متصل می کنند و به آنها آرامش می دهند.
شهود برونگرا به ما هدیه تخیل می بخشد. این دیدگاه های زندگی ما را تقویت می کند و ما را از باورهای محدود کننده و مرزهای ساخته شده خود رها می کند. از الگوها و روندها برای ارتباط با واقعیت ملموس استفاده می کند. شهود برون گرا به جای جزییات خاص، به تأثیر و محیط حساس است. این عملکرد با جسارت به اسرار شگفتانگیز جهان رشد میکند. ما را هدایت می کند تا به طور شهودی از طریق جریان انتظار در مورد آنچه هنوز آزاد نشده است عبور کنیم.
عملکرد شناختی ثالثیه چیزی است که ما از آن برای آرام کردن و برداشتن فشار از عملکردهای مسلط و کمکی خود لذت می بریم. به عنوان "کودک یا امداد" شناخته می شود، مثل این است که از خودمان فاصله بگیریم و بازیگوش و کودکانه است. این همان چیزی است که در هنگام احساس احمقانه، طبیعی و پذیرفته شدن از آن استفاده می کنیم.
بینش برونگرا (ب ب) در موقعیت سوم، احساس برونگرا و حس درونگرا کمکی را با موهبت تخیل تسکین می دهد. ESFJ ها اغلب بینش برونگرا را به شیوه ای بازیگوش تجربه می کنند که در آن سعی می کنند سرنخ های زمینه و الگوهای نانوشته بین افراد و چیزهای اطراف خود را کشف کنند. این به آنها اجازه می دهد تا از دنیای واقعی مدیریت روابط اجتماعی خود و تأمل در گذشته فاصله بگیرند. بینش برونگرا آنها آنها را قادر می سازد تا فرصت ها را سرگرم کنند یا در مسیر جدیدی خارج از منطقه آسایش خود قدم بگذارند. ESFJ ها همچنین ممکن است از حضور کسانی که از بینش برونگرا استفاده می کنند لذت ببرند زیرا دنیای رنگارنگ تخیل خود را برافروخته می کنند و به آنها الهام می دهند که خارج از جعبه فکر کنند.
تفکر درونگرا موهبت منطق را به ما می بخشد. دانش و الگوهای مرتبط آن را تجهیز می کند. تفکر درونگرا زندگی را از طریق یک چارچوب درونی ساخته شده توسط تجربیات و آزمون و خطای فرهیخته فتح می کند. ما را وادار می کند تا به طور منطقی همه چیزهایی را که با آنها برخورد می کنیم به هم مرتبط کنیم. تفکر درونگرا در عمل عیب یابی منطقی رشد می کند. ابهام جایی در آن ندارد زیرا دائماً به دنبال یادگیری و رشد است. این به ما قدرت میدهد تا درک کنیم که چگونه کارها از سختگیرانه تا عمیقترین پیچیدگیها کار میکنند.
عملکرد شناختی پایینتر، ضعیفترین و سرکوبشدهترین عملکرد شناختی ما در اعماق نفس و آگاهی ماست. ما این قسمت از خود را پنهان می کنیم، زیرا از ناتوانی خود در استفاده مؤثر از آن خجالت می کشیم. با بالا رفتن سن و بلوغ، عملکرد پست خود را در آغوش می گیریم و توسعه می دهیم و از رسیدن به اوج رشد شخصی و پایان سفر قهرمان خود، رضایت عمیقی را فراهم می کنیم.
تفکر درونگرا (ت د) در موقعیت فرودست کمترین فضا را در ذهن ESFJها اشغال می کند. برخورد با اطلاعات و اصول غیرشخصی، احساس برونگرا غالب آنها را ناامید می کند. آنها هنگام عیب یابی بدون راه حل های تضمین شده، احساس اعتماد به نفس یا خجالت کمتری می کنند. بحث و گفتگو و تجزیه و تحلیل اطلاعات ممکن است برای ماهیت مردم محور آنها بیهوده و خسته کننده باشد. ESFJ ها احساسات دیگران را در اولویت قرار می دهند تا اینکه خود را با ثبات منطقی هماهنگ کنند. آنها ممکن است کاربران تفکر درونگرا را بهعنوان بیمورد مشکل و خود محور تصور کنند.
احساس درونگرا به ما هدیه احساس می بخشد. از عمیق ترین زوایای افکار و احساسات ما عبور می کند. احساس درونگرا در ارزش های ما جریان دارد و به دنبال معنای عمیق زندگی است. به ما این امکان را می دهد که در میان فشار خارجی در خط مرزها و هویت خود بمانیم. این عملکرد شناختی فشرده درد دیگران را احساس می کند و دوست دارد شوالیه کسانی باشد که نیاز دارند.
تابع سایه مخالف، که به نام نمسیس نیز شناخته میشود، شکها و پارانویای ما را فرامیخواند و در تقابل با عملکرد غالب ما عمل میکند و نحوه نگاهش به جهان را زیر سؤال میبرد.
احساس درونگرا (ا د) در موقعیت سایه مخالف، ذهن ESFJها را آزار می دهد زیرا با احساس برونگرا غالب آنها در تضاد است. آنها با تجربه احساس درونگرا خود احساس سردرگمی می کنند زیرا ترجیح می دهند افکار، احساسات و ارزش های خود را آشکارا به اشتراک بگذارند. آنها در نهایت با اهمیت دادن بیش از حد به دیگران از خود متنفر می شوند که چرا طبق اخلاق و اعتقادات خود زندگی نمی کنند. افرادی که از احساس درونگرا استفاده می کنند ممکن است بیش از حد نامنظم، سرسخت و دردسرساز ظاهر شوند.
حس برونگرا موهبت حواس را به ما می بخشد. واقعیت ملموس میدان جنگ پیش فرض آن است. حس برونگرا از طریق تجربیات حسی زندگی را تسخیر می کند و بینایی، صدا، بویایی و حرکات بدن آنها را تقویت می کند. این به ما امکان می دهد به محرک های دنیای فیزیکی پایبند باشیم. حس برون گرا شجاعت برای به دست آوردن لحظات ماندگار را شعله ور می کند. ما را ترغیب می کند که به جای بیکار ماندن در اتفاقات، فوراً درست عمل کنیم.
تابع سایه انتقادی خود یا دیگران را مورد انتقاد و تحقیر قرار می دهد و در جستجوی کنترل خود به تحقیر و تمسخر فکر نمی کند.
حس برونگرا (ح ب) در موقعیت سایه بحرانی با ایجاد ناامیدی و تحقیر به نفس حمله می کند. سه با ترغیب آنها به زندگی خودانگیخته تر در زمان حال که در هر زمانی از روز تغییر می کند، روال و ثبات آنها را بی ثبات می کند. عملکرد حیاتی آنها به انتقاد از ESFJها برای از دست دادن فرصتهای همزمان که ممکن است منجر به نتایج بهتری شده باشد، دارد. آنها ممکن است با افکاری مانند "من خیلی سفت و سخت و معمولی هستم!"، "من بیش از حد احساساتی هستم. به همین دلیل برنامه های من مطابق با من عمل نمی کنند!"، یا "چرا در موقعیت های واقعی خیلی آهسته واکنش نشان می دهم" شروع به سرزنش کنند؟. به عزت نفس آنها ضربه می زند و قدرت اراده آنها را تحلیل می برد. ESFJ ها همچنین ممکن است تلافی کنند و ناامیدی خود را به کسانی که از حس برونگرا استفاده می کنند و آنها را خشن و تحقیرکننده می دانند، نشان دهند.
بینش درونگرا به ما هدیه شهود می بخشد. دنیای ناخودآگاه محل کار آن است. این یک عملکرد آینده نگر است که به طور شهودی بدون تلاش زیاد می داند. این به ما این امکان را می دهد که هیجان غیرقابل پیش بینی لحظات "اوریکا" را از طریق پردازش ناخودآگاه خود تجربه کنیم. بینش درونگرا همچنین ما را قادر می سازد فراتر از آنچه به چشم می آید ببینیم. از طریق یک الگوی انتزاعی از نحوه عملکرد جهان و درنگ در چرایی های زندگی دنبال می شود.
تابع سایه فریبکار حیله گر، بدخواه و فریبنده است و افراد را در تله های ما دستکاری و به دام می اندازد.
بینش درونگرا (ب د) در موقعیت سایه فریبکار، ذهن ESFJها را با موهبت شهود آزار می دهد. سرگرم کردن انتزاعی ممکن است برای مدت کوتاهی سرگرم کننده باشد، اما شیرجه زدن برای مدت طولانی در اقیانوس امکانات ناشناخته و ارتباطات انتزاعی احمقانه و بیهوده است. پیشبینی آینده نامطمئن تنها تفکر بیش از حد منفی را به فرآیند فکر آنها دعوت میکند. در نتیجه، آنها ممکن است بینش درونگرا را به کسانی که از آن استفاده می کنند فرافکنی کنند و عمداً تخیلات غیرواقعی خود را نفی کنند. ESFJ ها ممکن است وسوسه شوند که با شنیدن ایده های فلسفی خارج از این جهان چشمان خود را بچرخانند. آنها اغلب با استفاده از حیله گر خود، شهود خود را به کار می گیرند و مخالفان خود را به دام می اندازند تا از بحث آنها حمایت کنند.
تفکر برون گرا موهبت کارآمدی را به ما می بخشد. از استدلال تحلیلی و عینیت ما استفاده می کند. تفکر برونگرا در برتری سیستمها، دانش و نظم بیرونی شکل میگیرد. تفکر برونگرا به جای احساسات زودگذر، به حقایق پایبند است. هیچ وقتی برای چت های احمقانه نمی دهد و روی موضوعات کاملاً مهم تمرکز می کند. این اشتیاق ما را برای گفتمان آموزنده تقویت می کند تا افق های خرد و دانش ما را گسترش دهد.
تابع سایه شیطان، عملکرد کمتر توسعه یافته ما است، عمیقاً ناخودآگاه و به دور از نفس ما. رابطه ما با این عملکرد به قدری تیره است که با افرادی که از این کارکرد به عنوان کارکرد غالب خود استفاده می کنند، درگیر هستیم و اغلب آنها را شیطانی می کنیم.
تفکر برونگرا (ت ب) در موقعیت شیطانی کمترین عملکرد ESFJها را توسعه داده است. موهبت کارآمدی آنها آنها را از ایجاد نظم و هماهنگی با دیگران بی ثبات می کند. همانطور که آنها به شیطان تفکر برونگرا ضربه می زنند، ممکن است ناگهان به تمیز کردن، تغییر مسیر زندگی، سازماندهی وظایف، برنامه ها و اولویت های خود وسواس فکر کنند و احساسات و آسیب پذیری خود را سرکوب کنند. این به آنها اجازه می دهد تا به راحتی متوجه کوچکترین بی کفایتی در بین خود شوند و ناامیدی خود را به اطرافیان خود نشان دهند. ESFJ ها همچنین از عملکرد شیطانی خود برای تلافی با مخالفان خود با اشاره به ناتوانی های آنها استفاده می کنند. ESFJ ها ممکن است بدترین ها را بر روی کاربران غالب تفکر برونگرا قرار دهند زیرا با بیشترین ارزش های آنها که توسط احساس برونگرا غالب آنها هدایت می شود مخالف هستند.
ESFJ افراد و شخصیت ها
کارکردهای شناختی 16 تیپ شخصیتی دیگر
کائنات
شخصیتها
بانک اطلاعات شخصیت
با افراد جدید آشنا شوید
50,000,000+ دانلود
همین حالا بپیوندید