ما از کوکی ها در وب سایت خود برای اهداف مختلفی از جمله تجزیه و تحلیل، عملکرد و تبلیغات استفاده می کنیم. بیشتر بدانید.
OK!
Boo
ورود
توابع شناختی INTP
Ti - Ne
INTP کریستال
نابغه
اشتراک گذاری
توسط Boo اخرین به روز رسانی: 16 بهمن 1403
توابع شناختی INTP چیست؟
INTPها برای کنجکاوی بیوقفه و ذهنهای تحلیلی شدید خود شناخته شدهاند. توابع شناختی آنها تحت رهبری Ti (تفکر درونگرا)، عملکرد غالبشان، است که به آنها توانایی استثنایی برای تجزیه و درک سیستمها و نظریههای پیچیده را میبخشد. این تابع، جستجوی آنها برای دانش و حقیقت را به جلو میراند و اغلب آنها را به فکرپردازانی انتزاعی تبدیل میکند که از حل معماهای فکری لذت میبرند. INTPها کمتر به ساختارهای خارجی علاقه دارند و بیشتر به یکپارچگی داخلی ایدهها و نظریههایشان اهمیت میدهند.
تابع کمکیشان، Ne (شهود برونگرا)، طبیعت تحلیلی آنها را با افزودن یک لایه خلاقیت و درک عمیق تکمیل میکند. این تابع به INTPها اجازه میدهد تا چندین احتمال و مسیر را ببینند، که آنها را بسیار سازگار و نوآور میکند. ترکیب Ti و Ne، INTPها را به شکل منحصر به فردی ماهر در شناسایی الگوها و بررسی احتمالات نظری میکند.
INTPها اغلب ظاهراً محفوظ به نظر میرسند، اما در درون، با دنیایی پر جنب و جوش از ایدهها و فرضیهها زنده هستند. آنها معمولاً کمتر به جزئیات عملی و بیشتر به کاوش مفاهیم و احتمالات علاقهمند هستند. این امر آنها را به حلکنندگان طبیعی مشکلات تبدیل میکند، که مشتاقانه خواهان کاوش و درک جهان اطرافشان به شیوههای غیرمعمول خود هستند.
کارکردهای شناختی
Ni
بینش درونگرا
Ne
بینش برونگرا
Fi
احساس درونگرا
Fe
احساس برونگرا
Ti
تفکر درونگرا
Te
تفکر برونگرا
Si
حس درونگرا
Se
حس برونگرا
با افراد جدید آشنا شوید
همین حالا بپیوندید
50,000,000+ دانلود
تفکر درونگرا موهبت منطق را به ما می بخشد. دانش و الگوهای مرتبط آن را تجهیز می کند. تفکر درونگرا زندگی را از طریق یک چارچوب درونی ساخته شده توسط تجربیات و آزمون و خطای فرهیخته فتح می کند. ما را وادار می کند تا به طور منطقی همه چیزهایی را که با آنها برخورد می کنیم به هم مرتبط کنیم. تفکر درونگرا در عمل عیب یابی منطقی رشد می کند. ابهام جایی در آن ندارد زیرا دائماً به دنبال یادگیری و رشد است. این به ما قدرت میدهد تا درک کنیم که چگونه کارها از سختگیرانه تا عمیقترین پیچیدگیها کار میکنند.
عملکرد شناختی غالب هسته ی ضمیر و آگاهی ماست. که «قهرمان یا شیر زن» نیز نامیده می شود، عملکرد غالب طبیعی ترین و مورد علاقه ترین فرآیند ذهنی و حالت اولیه تعامل ما با جهان است.
تفکر درونگرا (ت د) در موقعیت غالب به INTPها موهبت منطق می بخشد. این افکار و اعمال آنها را با قوام منطقی به جای احساسات ساده می کند. تفکر درونگرا غالب آنها را به جستجوی بهترین پاسخ های مناسب برای سوالات خود سوق می دهد. این بر روی دیدن حقیقت کل نگر از اصول اولیه در میان هنجارها و نماهای اجتماعی تمرکز دارد. آنها طبیعتاً قصد دارند در هر کاری که انجام می دهند دقیق و بی طرف باشند.
شهود برونگرا به ما هدیه تخیل می بخشد. این دیدگاه های زندگی ما را تقویت می کند و ما را از باورهای محدود کننده و مرزهای ساخته شده خود رها می کند. از الگوها و روندها برای ارتباط با واقعیت ملموس استفاده می کند. شهود برون گرا به جای جزییات خاص، به تأثیر و محیط حساس است. این عملکرد با جسارت به اسرار شگفتانگیز جهان رشد میکند. ما را هدایت می کند تا به طور شهودی از طریق جریان انتظار در مورد آنچه هنوز آزاد نشده است عبور کنیم.
عملکرد شناختی کمکی، که به عنوان "مادر" یا "پدر" شناخته می شود، به هدایت عملکرد غالب در درک جهان کمک می کند و همان چیزی است که ما هنگام آرامش دیگران از آن استفاده می کنیم.
بینش برونگرا (ب ب) در موقعیت کمکی به تفکر درونگرا غالب موهبت تخیل می بخشد که دیدگاه منطقی آنها را در برخورد با شرایط متعادل می کند. این جرقه کنجکاوی بی حد و حصر را در بین INTP ها برمی انگیزد، که معمولاً خود را به منطق و قضاوت منطقی محدود می کنند. همانطور که بینش برونگرا توسعه می یابد، آنها با ایده های خود کاوشگرتر می شوند و مصمم تر می شوند تا باورهای محدود کننده خود را بشکنند. این به آنها اجازه می دهد تا با بازتر شدن و پذیرش تفاوت ها به راحتی دیگران را تطبیق داده و به آنها آرامش دهند. آنها ممکن است شروع به پرسیدن سؤالاتی کنند مانند "آیا در این موقعیت چیزی را از دست می دهم؟"، "چکار دیگری می توانم با این کار انجام دهم؟"، یا "آیا راه دیگری برای رسیدگی به این موضوع وجود دارد؟"
حس درونگرا موهبت جزئیات را به ما می بخشد. برای به دست آوردن خرد در حالی که در زمان حال زندگی می کند، با گذشته مفصل مشورت می کند. ما از طریق این تابع، خاطرات و اطلاعات به دست آمده را به خاطر می آوریم و دوباره مرور می کنیم. دائماً داده های حسی را ذخیره می کند تا دیدگاه ها و نظرات فعلی ما را متعادل کند. حس درونگرا به ما می آموزد که به جای غرایز صرف به حقایق اثبات شده و تجربیات زندگی اعتبار دهیم. این به ما توصیه می کند که از تکرار اشتباهات مشابه خودداری کنیم.
عملکرد شناختی ثالثیه چیزی است که ما از آن برای آرام کردن و برداشتن فشار از عملکردهای مسلط و کمکی خود لذت می بریم. به عنوان "کودک یا امداد" شناخته می شود، مثل این است که از خودمان فاصله بگیریم و بازیگوش و کودکانه است. این همان چیزی است که در هنگام احساس احمقانه، طبیعی و پذیرفته شدن از آن استفاده می کنیم.
حس درونگرا (ح د) در موقعیت ثالث به INTPها هدیه جزئیات را می دهد و آنها را از منطقی و تخیل مستقیم راحت می کند. حس درونگرا با طراوت، موقعیتهای کنونی خود را با تجربیات گذشته خود پیوند میدهد و شادیها و آموختههای سادهشان را دوباره مرور میکند. از طریق این عملکرد، INTP ها از عیب یابی منطقی استراحت می کنند تا خارج از ذهن خود زندگی کنند و به سادگی بر دانش، مهارت ها و استعدادهای به دست آمده خود تکیه می کنند. آنها را دوباره به عادتهای مورد علاقه قدیمیشان یا عادتهایی که زمانی دوست میداشتند، باز میگرداند که باعث آسایش و آشنایی با آنها میشود. حس درونگرا ممکن است علاقه آنها را به یادگیری جزئیات بیشتر در مورد تاریخچه خانوادگی، فرهنگ یا تاریخ عمومی خود برانگیزد.
احساس برونگرا به ما هدیه همدلی می دهد. از خیر بزرگتر از تمرکز بر خواسته های فردی حمایت می کند. این به یک حس قوی از یکپارچگی و اخلاق اعتماد می کند. ما به طور غریزی با ارزش های اخلاقی و فرهنگی هماهنگ می شویم تا از طریق این عملکرد صلح و هماهنگی را حفظ کنیم. احساس برونگرا ما را قادر می سازد حتی بدون تجربه کامل موقعیت بقیه آنها را درک کنیم. این به ما انگیزه می دهد که ارتباطات و روابط اجتماعی خود را حفظ و پرورش دهیم.
عملکرد شناختی پایینتر، ضعیفترین و سرکوبشدهترین عملکرد شناختی ما در اعماق نفس و آگاهی ماست. ما این قسمت از خود را پنهان می کنیم، زیرا از ناتوانی خود در استفاده مؤثر از آن خجالت می کشیم. با بالا رفتن سن و بلوغ، عملکرد پست خود را در آغوش می گیریم و توسعه می دهیم و از رسیدن به اوج رشد شخصی و پایان سفر قهرمان خود، رضایت عمیقی را فراهم می کنیم.
احساس برونگرا (ا ب) در موقعیت پست کمترین فضا را در ذهن INTPها اشغال می کند. آنها به دلیل رفتار غیرشخصی و منطقی خود در نشان دادن همدلی و حفظ ارتباطات اجتماعی مشکل دارند. آنها معمولاً خجالتی می شوند و در تعاملات ناخوشایند گرفتار می شوند زیرا احساس برونگرا پایین در مقابل برجسته ترین عملکرد آنها یعنی تفکر درونگرا قرار می گیرد. INTPها ممکن است احساس غیرطبیعی داشته باشند زیرا مرزهای خود را برای معاشرت با دیگران گسترش می دهند. این شخصیت ها ممکن است به جای تنظیم احساسات پیچیده و پر بار انسانی، درک موتور خودروها برایشان آسانتر باشد.
تفکر برون گرا موهبت کارآمدی را به ما می بخشد. از استدلال تحلیلی و عینیت ما استفاده می کند. تفکر برونگرا در برتری سیستمها، دانش و نظم بیرونی شکل میگیرد. تفکر برونگرا به جای احساسات زودگذر، به حقایق پایبند است. هیچ وقتی برای چت های احمقانه نمی دهد و روی موضوعات کاملاً مهم تمرکز می کند. این اشتیاق ما را برای گفتمان آموزنده تقویت می کند تا افق های خرد و دانش ما را گسترش دهد.
تابع سایه مخالف، که به نام نمسیس نیز شناخته میشود، شکها و پارانویای ما را فرامیخواند و در تقابل با عملکرد غالب ما عمل میکند و نحوه نگاهش به جهان را زیر سؤال میبرد.
تفکر برونگرا (ت ب) در موقعیت سایه مخالف، INTPهای فردگرا را ناامید می کند زیرا با تفکر درونگرا غالب آنها در تضاد است. وقتی دیگران راه خود را بر آنها تحمیل می کنند، احساس حمله و سردرگمی می کنند. این کارکرد پارانویا و شک را القا می کند و کسانی را که در ظاهر بینش ها و نظرات خود را بیان می کنند به عنوان مخالفان بیهوده متهم می کند. وقتی با افرادی که از تفکر برونگرا استفاده می کنند ملاقات می کنند، تمایل دارند در برابر قوانین یا دستورالعمل های آنها سرسخت و سرکشی کنند. INTPها ممکن است اغلب از خود این سؤالات متناقض را از خود بپرسند: "آیا آنها عمداً با من مخالفت می کنند؟"، "چرا آنها علیه من می روند؟" یا "چرا چیزها را پیچیده می کنند؟"
بینش درونگرا به ما هدیه شهود می بخشد. دنیای ناخودآگاه محل کار آن است. این یک عملکرد آینده نگر است که به طور شهودی بدون تلاش زیاد می داند. این به ما این امکان را می دهد که هیجان غیرقابل پیش بینی لحظات "اوریکا" را از طریق پردازش ناخودآگاه خود تجربه کنیم. بینش درونگرا همچنین ما را قادر می سازد فراتر از آنچه به چشم می آید ببینیم. از طریق یک الگوی انتزاعی از نحوه عملکرد جهان و درنگ در چرایی های زندگی دنبال می شود.
تابع سایه انتقادی خود یا دیگران را مورد انتقاد و تحقیر قرار می دهد و در جستجوی کنترل خود به تحقیر و تمسخر فکر نمی کند.
بینش درونگرا (ب د) در موقعیت سایه بحرانی با بیرون ریختن شهود منفی به دلیل ناامیدی یا خجالت به نفس حمله می کند. عملکرد حیاتی آنها باعث می شود INTPها دید خود و اطرافیان خود را به سخره بگیرند. بینش درونگرا آن را کوچک می کند و در باطن تردید ایجاد می کند تا آنها را از تحقق اهدافشان فلج کند. تشخیص می دهد که مستقیماً به عیوب آنها توهین می کند. آنها ممکن است شروع به پرسیدن سؤالاتی کنند مانند "چگونه نتوانستید از قبل این را ببینید؟"، "چرا نمی توانید روی یک چیز تمرکز کنید؟" یا "چرا نمی توانید به سادگی صحبت کنید؟". وقتی دیگران از INTP ها انتقاد می کنند، بینش درونگرا نیز با ارائه الگوهای عیب یابی و استدلال های متقابل به کمک می آید.
حس برونگرا موهبت حواس را به ما می بخشد. واقعیت ملموس میدان جنگ پیش فرض آن است. حس برونگرا از طریق تجربیات حسی زندگی را تسخیر می کند و بینایی، صدا، بویایی و حرکات بدن آنها را تقویت می کند. این به ما امکان می دهد به محرک های دنیای فیزیکی پایبند باشیم. حس برون گرا شجاعت برای به دست آوردن لحظات ماندگار را شعله ور می کند. ما را ترغیب می کند که به جای بیکار ماندن در اتفاقات، فوراً درست عمل کنیم.
تابع سایه فریبکار حیله گر، بدخواه و فریبنده است و افراد را در تله های ما دستکاری و به دام می اندازد.
حس برونگرا (ح ب) در موقعیت سایه فریبکار، INTPها را با هدیه حواس آزار می دهد. آنها «کارپ دیم» یا سرگرمی لحظه به لحظه را تقلب، احمقانه و کودکانه می دانند. هنگامی که آنها سعی می کنند در زمان حال زندگی کنند و با تجربیات حسی خود هماهنگ شوند، ممکن است احساس کنند که به نظر می رسد خارج از شخصیت آنها است. آنها همچنین تمایل دارند ناامیدی خود را از عملکرد فریبکار خود به کسانی که از حس برونگرا استفاده می کنند، فرافکنی کنند. INTP ها ممکن است سعی کنند بینش های بی خیال و واقع گرایانه صاحبان سلطه را با به دام انداختن آنها در تئوری های انتزاعی خود، فقط برای جلوگیری از "چرندیات" خود، از بین ببرند.
احساس درونگرا به ما هدیه احساس می بخشد. از عمیق ترین زوایای افکار و احساسات ما عبور می کند. احساس درونگرا در ارزش های ما جریان دارد و به دنبال معنای عمیق زندگی است. به ما این امکان را می دهد که در میان فشار خارجی در خط مرزها و هویت خود بمانیم. این عملکرد شناختی فشرده درد دیگران را احساس می کند و دوست دارد شوالیه کسانی باشد که نیاز دارند.
تابع سایه شیطان، عملکرد کمتر توسعه یافته ما است، عمیقاً ناخودآگاه و به دور از نفس ما. رابطه ما با این عملکرد به قدری تیره است که با افرادی که از این کارکرد به عنوان کارکرد غالب خود استفاده می کنند، درگیر هستیم و اغلب آنها را شیطانی می کنیم.
احساس درونگرا (ا د) در موقعیت سایه شیطان کمترین عملکرد INTPها است. همانطور که آنها در ارتباط با احساسات خود مبارزه می کنند، در درون نگری گم می شوند و به شدت نسبت به خود و محیط اطرافشان خشن می شوند. برای مثال، این شخصیتها ممکن است در مبارزه برای یک هدف خاص پرشور شوند، اما وقتی به احساس درونگرا خود دست میزنند، ممکن است بهجای اینکه واقعاً متقاعدکننده باشند، خودپسند و بیاحساس به نظر برسند. آنها تمایل دارند کاربران غالب احساس درونگرا را که با احساسات درونی خود هماهنگ هستند، شیطانی جلوه دهند، زیرا آنها برای ذهن تحلیلی آنها منطقی نیستند.
INTP افراد و شخصیت ها
کارکردهای شناختی 16 تیپ شخصیتی دیگر
کائنات
شخصیتها
بانک اطلاعات شخصیت
با افراد جدید آشنا شوید
50,000,000+ دانلود
همین حالا بپیوندید